میبینیم که آنها در کشیدن این نقاشیها دقت و ظرافت زیادی بهخرج دادهاند... و همه چیز را با جزئیات، دقیق و عین خودشان کشیدهاند. این یکی از ویژگیهای آثار هنری آن دوره است که در طول تاریخ همه را به تحسین وا داشته. اما چند وقتی است که بعضی دانشمندان به این فکر افتادهاند که احتمالاً بعضی از هنرمندان این دوره برای این که بتوانند نقاشیهایشان را اینقدر دقیق بکشند از وسایلی مثل ذرهبین، آینه یا چیزهایی شبیه به آنها کمک گرفتهاند.
اولین بار سال 2000 میلادی بود که «دیوید هاکنی» هنرمند مشهور و «چارلز فالکو» دانشمند امریکایی این موضوع را مطرح کردند. البته چندصد سال پیش از آن، حدود سال 1650 میلادی هم یک دانشمند آلمانی این موضوع را درباره «یان ورمیر»، نقاش مشهور هلندی مطرح کرده بود. او معتقد بود ورمیر تصویرچیزهایی را که میخواسته در نقاشیاش بکشد با استفاده از یک دستگاه ساده روی بوم میانداخته و بعد روی آنها را نقاشی میکرده. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که بتواند این موضوع را ثابت کند.
حالا فالکو و هاکنی میگویند یک تابلوی نقاشی پیدا کردهاند که مربوط به بیشتر از صد سال پیش از ورمیر است و برای کشیدن آنها از همین روش، یعنی انداختن تصویر روی بوم، استفاده شده است. آنها بعد از این که این نقاشی را که «لورِنزو لوتو» در 1525 میلادی کشیده، با جزئیاتش تجزیه و تحلیل کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که لوتو، برای این که بتواند تصویر فرشی را که در این نقاشی دیده میشود با جزئیاتش بکشد، از دستگاهی استفاده کرده که در آن یک آینه مقعر نصب شده بوده. این دستگاه میتوانسته تصویر هر چیزی را که در برابر آن قرار میگرفته، در اندازه کوچکتر روی پردهای بیندازد که در طرف دیگر آن قرار داشته. لوتو از این دستگاه استفاده کرده و تصویر فرش را روی بوم انداخته و بدون زحمت زیادی تصویری را که روی بوم افتاده با قلممو رنگی کرده است.
خطهای رنگی، بههم ریختگی و بینظمی نقش فرش را در نقاشی لوتو نشان میدهند
فالکو و هاکنی به این فکر افتادند، چون تصویر فرش در این تابلو کمی از حالت طبیعیاش خارج شده. این دو نفر همه خطها و شکلهای این فرش را بررسی و زاویههای آنها را اندازهگیری کرده و متوجه شدهاند که نقش فرش در بعضی جاها کاملاً قرینه نیست و زاویه خطهای آن با هم فرق میکنند. از طرفی دیگر آنها این موضوع را هم بررسی کردهاند که اگر لوتو میخواسته تصویر فرش را با استفاده از دستگاه روی بوم بیندازد، باید چهطور این کار را انجام میداده. آنها متوجه شدند که در این صورت او مجبور بوده دو بار جای دستگاه و زاویه آینه آن را تغییر دهد. این تغییر زاویه و جابهجایی باعث میشده تصویر دو طرف فرش با کمی تغییر زاویه روی بوم بیفتد. این مقدار تغییر زاویه دقیقاً همان مقداری است که حالا در نقاشی دیده میشود. بنا بر این فالکو و هاکنی به این نتیجه رسیدهاند که لوتو از این دستگاه استفاده کرده است. البته آنها صرفاً با انجام این آزمایش به این نتیجه نرسیدهاند و برای این که مطمئن شوند، آزمایشهای دیگری هم انجام دادهاند که البته همه آنها این موضوع را تأیید کردهاند.
فالکو و هاکنی کشف تازهشان را بهطور رسمی اعلام کردند و پژوهشگران دیگر را هم در جریان کارهایشان قرار دادند. خیلی از پژوهشگران با آنها مخالفت کردند و گفتند که استدلالهای این دو نفر پایه درستی ندارد. مثلاً درباره قرینه نبودن خطها و شکلهای فرش این نکته را مطرح کردند که فرشی که در این تابلو نقاشی شده در اصل قرینه نبوده. آنها نمونههای زیادی از فرشهای شرقی را بررسی کردند و متوجه شدند که نقش خیلی از آنها در قسمتهایی، به خاطر اشتباه بافندگانشان دقیقاً قرینه نیست. مخالفان فالکو و هاکنی بقیه دلیلهایی را هم که آنها برای اثبات استفاده لوتو از آینه و دستگاههای بصری آوردهاند رد میکنند.
اثری از ورمیر
این که لوتو برای کشیدن این نقاشی از آینه و دستگاههای دیگر استفاده کرده یا نه هنوز کاملاً مشخص نیست، اما اگر چنین چیزی ثابت شود، به قول فالکو این کشف میتواند مثل کشف سنگ رُزِتّا باشد؛ سنگی که روی آن نوشتههایی به خط هیروگلیف حک شده و کشف آن به دانشمندان کمک کرد تا بتوانند در درک نوشتههای هیروگلیف مصر باستان پیشرفت زیادی کنند و تفسیر تازهای از آنها بهدست بیاورند. این پژوهشها هم به هر نتیجهای که برسد، میتواند به ما کمک کند شناخت دقیقتری از آثار هنری گذشته پیدا کنیم و بهتر و درستتر آنها را تفسیر کنیم.